معنی بینادل - فرهنگ فارسی عمید
معنی بینادل
- بینادل
- دل آگاه، روشن ضمیر، هوشیار، زیرک
تصویر بینادل
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بینادل
بینایی
- بینایی
- بینندگی بصیرت، قوه باصره یکی از حواس ظاهر که مرکز آن چشم و وظیفه وی دیدن اشیا است باصره
فرهنگ لغت هوشیار