بلندآوازه بلندآوازه بنام، سرشناس، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نام آور، نامدار، نامور، نامیمتضاد: گمنام فرهنگ واژه مترادف متضاد
بلندپرواز بلندپرواز پرنده ای که در آسمان اوج گیرد مانند باز، عقاب و مانندِ آن، کنایه از ویژگی کسی که آرزوی ترقی و عظمت دارد و بیش از مقام و مرتبه اش خودنمایی و خودستایی می کند، بلندگرای فرهنگ فارسی عمید