معنی برده برده بَرده بندۀ زرخرید، غلام، کنیزحمل شده، آنچه کسی در قمار به دست آورده بندۀ زرخرید، غلام، کنیزحمل شده، آنچه کسی در قمار به دست آورده تصویر برده فرهنگ فارسی عمید