جدول جو
جدول جو

معنی آشکار شدن

آشکار شدن
آشکار گشتن، نمایان شدن، ظاهر شدن
تصویری از آشکار شدن
تصویر آشکار شدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آشکار شدن

شکار شدن

شکار شدن
آزرده و خشمگین شدن. برآشفتن. از ناملایمی یا طنز و کنایه ای بخشم آمدن و آزرده شدن، بور شدن. (فرهنگ فارسی معین) ، صید شدن. (یادداشت مؤلف). گرفتار شدن. ربوده شدن. (ناظم الاطباء) :
می شود صیاد مرغان را شکار
تا کندناگاه ایشان را شکار.
مولوی.
خوابش ازچنگل شهباز رباینده تر است
شوخ چشمی که شکار تن دل خسته شده ست.
صائب تبریزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

آشکار کردن

آشکار کردن
ظاهر کردن هویدا کردن، فاش کردن افشا مقابل پوشیدن نهان کردن نهفتن، نمودن نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار

آشکار کردن

آشکار کردن
آشکار ساختن، نمایان ساختن، ظاهر کردن، فاش کردن
آشکار کردن
فرهنگ فارسی عمید