جدول جو
جدول جو

معنی ایتکین

ایتکین
صاحب خانه، خداوند خانه، خانه دار
تصویری از ایتکین
تصویر ایتکین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ایتکین

ارتکین

ارتکین
از امرای مسعود غزنوی. رجوع به تاریخ بیهقی چ فیاض ص 572 و 573 شود، دل تافته و بی قرار گردیدن، اندوهگین گردیدن برای کسی یا چیزی، تباه شدن جگر و سوخته و اندوهگین شدن از درد. (منتهی الارب). سوخته شدن از درد و اندوه. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، درجستن اسب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ایتگین

ایتگین
خانه دار و صاحب و خداوند خانه، (برهان) (از آنندراج)، خانه دار و خداوند خانه، (ناظم الاطباء)، خانه دار، (رشیدی) :
اول شب ایتگین و وشاق آمدیم لیک
الب ارسلان شدیم به پایان صبحگاه،
خاقانی، زفتی کردن، از اضداد است، (منتهی الارب)، بخل، (از اقرب الموارد)، سوده گردانیدن سم ستور را، (منتهی الارب)، بی صید بازگشتن شکاری، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، وجاء فروختن، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، عکوم (جامه دان) کوچک فروختن، (از اقرب الموارد)، در زمین درشت رسیدن چاه کن و آب برنیاوردن، اعراض نمودن، برکشیدن: اوجی عن کذا، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، بی خیر یافتن کسی را، (منتهی الارب) (آنندراج)، (از ’وج ء’) دور کردن و یکسو گردانیدن، بی میل و مقصود بازگردیدن، سپری شدن آب چاه، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

افتکین

افتکین
افضلی والی اسکندریه و غلام ملک الافضل بن امیرالجیوش بود. رجوع به طبقات سلاطین اسلام شود، مانده شدن، دمه و تاسه برافتادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کنده شدن. یقال: ’بئر لایفثج (مجهولاً) ، ای لاینزع. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

اراکین

اراکین
جمع رکن، استون ها، دیوانیان دیوانمردان، جمع ارکان، جمع رکن ستونها. یا اراکین دولت. سران دولت
فرهنگ لغت هوشیار