جدول جو
جدول جو

معنی یک شنبه

یک شنبه
دومین روز هفته، روز بعد از شنبه
تصویری از یک شنبه
تصویر یک شنبه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با یک شنبه

یک چنبه

یک چنبه
یک شنبه. (ناظم الاطباء). و رجوع به یک شنبه شود
لغت نامه دهخدا

یکشنبه

یکشنبه
مرکز بلوک کیاکلا از توابع ساری و اشرف است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

یکشنبه

یکشنبه
نام روز دویم از ایام هفته. (ناظم الاطباء). ترجمه یوم الاحد است. (آنندراج). احد. (منتهی الارب). یکشنبد. روز دوم از روزهای هفته و آن پس از شنبه و پیش از دوشنبه است:
اگر توانی یکشنبه را صبوحی کن
کجا صبوحی نیکو بود به یکشنبد.
منوچهری.
یکشنبه است و دارد نسبت به آفتاب
بر روی آفتاب به من ده شراب ناب.
مسعودسعد.
روز یکشنبه آن چراغ جهان
زیر زر شد چو آفتاب نهان.
نظامی.
- یکشنبۀ بزرگ، عید فصح. (یادداشت مؤلف) : روز فصح ترسایان و مسلمانان، و آن روز یکشنبۀ بزرگ باشد از آنجا بیرون آیند به صحن کنیسه. (مجمل التواریخ والقصص). و رجوع به فصح شود.
- یکشنبۀ نو، نخستین یکشنبۀ روزه گشادن است پس از روزۀ بزرگ ترسایان که هفت هفته دارند. آغاز روزه از دوشنبه کنند و آخرش روزشنبه باشد و این یکشنبه روزه بگشایند و اندر این یکشنبه آلتها و افزارها و جامه ها نو کنند و بجکها و معاملتها از وی بشمرند. رجوع به التفهیم صص 248-250 شود.
، (اصطلاح نجوم) در علم احکام نجوم رب آن شمس است. و آن متعلق به آفتاب است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

دو شنبه

دو شنبه
روز سوم از ایام هفته روز پس از یکشنبه و پیش از سه شنبه
دو شنبه
فرهنگ لغت هوشیار