معنی منتها
منتها
نهایت، مقابل مبتدا، پایان، آخر
تصویر منتها
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با منتها
منتها
منتها
رسم الخطی در فارسی برای منتهی
فرهنگ لغت هوشیار
منتها
منتها
اما، لیکن، ولی، آخر، انتها، پایان، درنهایت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انتها
انتها
پایان
فرهنگ واژه فارسی سره
منتهی
منتهی
پایان، ته
فرهنگ واژه فارسی سره
انتها
انتها
اتمام و ختم، نهایت و منتها، فرجام، سرانجام، عاقبت
فرهنگ لغت هوشیار
انتها
انتها
پایان، نهایت، به پایان رساندن چیزی، باز ایستادن از کاری
فرهنگ فارسی عمید
منتشا
منتشا
چوب ستبر و گره دار که قلندران و درویشان به دست می گیرند
فرهنگ فارسی عمید
منتهز
منتهز
کسی که در پی فرصت می گردد و فرصت را غنیمت شمارد، فرصت یابنده
فرهنگ فارسی عمید
منتشا
منتشا
عصایی مخصوص از چوب ستبر و گره دار که درویشان و قلندران با خود دارند
فرهنگ لغت هوشیار