معنی مصفا - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مصفا
مصفا
- مصفا
- باصفا، پاک، خرم، دلگشا، نزه
متضاد: دلگیر، بی آمیغ، خالص، ناب، زلال
متضاد: ناخالص، آلوده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اصفا
- اصفا
- برگزیدن کسی را اختیار کردن، برگزیدن، وابریده شدن، پالایش، خرسند کردن، برگزیدن کسی را اختیار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مصفات
- مصفات
- کفگیر، آنچه با آن چیزی را صاف کنند، صافی، آبکش، پالونه، پالاوَن، پالایه، پالوانه، تُرُشی پالا، راوَق
فرهنگ فارسی عمید