جدول جو
جدول جو

معنی مزه داشتن

مزه داشتن
کنایه از خوشایند بودن، مزه دادن
تصویری از مزه داشتن
تصویر مزه داشتن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مزه داشتن

مزه داشتن

مزه داشتن
طعم داشتن و لذت داشتن. (ناظم الاطباء). خوش طعم بودن. بامزه بودن. خوش آیند بودن به ذائقه، شگفتی داشتن. تعجب داشتن. غرابت داشتن:
صیاد پی صید دویدن عجبی نیست
صید ازپی صیاد دویدن مزه دارد.
؟
لغت نامه دهخدا

چله داشتن

چله داشتن
در چله خانه معتکف شدن مدت چهل روز مدت چهل روز بعبادت و ریاضت پرداختن، در روز چهلم مرگ عزیزی مراسم خاصی برپا کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پره داشتن

پره داشتن
گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن
فرهنگ لغت هوشیار

تازه داشتن

تازه داشتن
نو کردن جدید کردن اجرا کردن، از نو بکاربردناحیا کردن، از نو بکار بردن، خوش داشتن، خوشروی بودن خندان بودن شادمان بودن (چهره)
فرهنگ لغت هوشیار

غصه داشتن

غصه داشتن
غم و اندوه را در دل نگه داشتن، غم خوردن، غصه خوردن
غصه داشتن
فرهنگ فارسی عمید

گنه داشتن

گنه داشتن
گناه داشتن: اگر چه نداری گنه نزد شاه چنان باش پیشش که مرد گناه
گنه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار