معنی متداعیین - فرهنگ فارسی عمید
معنی متداعیین
- متداعیین
- هر دو طرف دعوی، خواهان و خوانده
تصویر متداعیین
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با متداعیین
متداعیین
- متداعیین
- جمع متداعی، هماویزان خواهان و خوانده تثنیه متداعی در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
متداعیین
- متداعیین
- تثنیۀ متداعی. خصمین. طرفین دعوی. مدعی و مدعی علیه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به متداعی شود
لغت نامه دهخدا
متداعیان
- متداعیان
- جمع متداعی، هما ویزان خواهان و خوانده تثنیه متداعی در حالت رفعی (در فارسی مراعات نکنند) : دو طرف دعوی خواهان و خوانده
فرهنگ لغت هوشیار
متداعیان
- متداعیان
- تثنیۀ متداعی. و رجوع به مادۀ بعد و متداعی شود
لغت نامه دهخدا
متداخلین
- متداخلین
- جمع متداخل، همخلیدگان جمع متداخل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
متقاعدین
- متقاعدین
- جمع متقاعد، پذیرفتگان کناره گیرندگان باز نشستگان باز ایستادگان جمع متقاعد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
متداینین
- متداینین
- جمع متداین، پسا دستگران جمع متداین در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار