محکم کاری محکم کاری رسکاری زیچکاری کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن: کار از محکم کاری عیب نمیکند فرهنگ لغت هوشیار
محکم کاری محکم کاری عمل محکم کار. استوارکاری. کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن. قایم کاری: کار از محکم کاری عیب نمیکند لغت نامه دهخدا
نیم کاری نیم کاری مزدوری: (دراز لعلش به درج تنگاری مه ازرویش بشغل نیم کاری) (امیر خسرو. فرنظا)، شاگردی فرهنگ لغت هوشیار
نیم کاری نیم کاری مزدوری، (فرهنگ فارسی معین) : در از لعلش به درج تنگ باری مه از رویش به شغل نیم کاری، امیرخسرو (از انجمن آرا)، ، شاگردی، (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا