جدول جو
جدول جو

معنی گردون سا

گردون سا
آنچه سر بر فلک ساید، بسیار بلند، برای مثال جلوه گاه طایر اقبال گردد هر کجا / سایه اندازد همای چتر گردون سای تو (حافظ - ۸۲۰)
تصویری از گردون سا
تصویر گردون سا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گردون سا

گردون سای

گردون سای
سایندۀ بر فلک. (ناظم الاطباء) :
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو.
حافظ
لغت نامه دهخدا

گردون گرا

گردون گرا
آنکه آهنگ رسیدن به آسمان کند، کنایه از خواهان ترقی و اعتلا
گردون گرا
فرهنگ فارسی عمید

گردون وش

گردون وش
مانند آسمان فلک مانند: وان چنگ گردون وش سرش ده ماه نو خدمتگرش ساعات روز و شب درش مطرب مهیا داشته. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

گردون کش

گردون کش
آنکه گردونه را حمل کند ارابه کش: زگاوان گردون کش و بارکش خورش گونه گون بار صد بار شش
فرهنگ لغت هوشیار

گردون سوار

گردون سوار
آنکه در آسمانها سفر کند: نماند بر زمین هر کس بطینت خاکسار آمد که عیسی از ره افتادگی گردون سوار آمد. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار

گردون وش

گردون وش
آسمان گونه. مانند آسمان:
وآن چنگ گردون وش سرش ده ماه نو خدمتگرش
ساعات روز و شب درش مطرب مهیا داشته.
خاقانی
لغت نامه دهخدا