معنی شیر ژیان - فرهنگ فارسی عمید
معنی شیر ژیان
- شیر ژیان
- شیر خشمگین، شیر درنده، قسوره، اصلان، ضرغام، صارم، هرماس، ریبال، هژبر، هزبر، همام، شیر شرزه
تصویر شیر ژیان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با شیر ژیان
شیر گیاه
- شیر گیاه
- گیاهی است که در ساقه و برگه آن ماده سفید رنگی مانند شیر وجود دارد که هر گاه آن را خراش دهند آن ماده خارج شود فرفیون
فرهنگ لغت هوشیار
شیرآشیان
- شیرآشیان
- دهی است از بخش صیدآباد شهرستان دامغان، سکنۀ آن 350 تن، آب آن از قنات، صنایع آنجا کرباس بافی، راه آن اتومبیلرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا