معنی سیجمند - فرهنگ فارسی عمید
معنی سیجمند
- سیجمند
- دارای رنج و محنت، دردمند، رنجور
تصویر سیجمند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سیجمند
سیجمند
- سیجمند
- دارنده درد و رنج، محل رنج و محنت: جهان سیجمند و پرانایی که او را پیشه باشد بیوفایی
فرهنگ لغت هوشیار