جدول جو
جدول جو

معنی ساخط

ساخط
خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، دژ آلود، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، غراشیده، غضبان، غضوب
تصویری از ساخط
تصویر ساخط
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ساخط

ساخط

ساخط
خشمگین. (مهذب الاسماء). خشمناک. (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا