جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زدگی

زدگی

زدگی
خراش یا پارگی اندک در سطح چیزی، حالت نارضایتی و نومیدی و خستگی
زدگی
فرهنگ فارسی معین

زنگی

زنگی
منسوب به زنگباری، سیاه پوست. یا زنگی سیاه سیاه پوستی که مست باده باشد، شخص شرور و تند خویی که به این و آن تندی کند. یا زنگی زنگ یارومی روم. به کسی گویند که هم خدا خواهد و هم خرما را یعنی گاهی به یک امر و گاهی به امر دیگر بپردازد کار خود را یکسو کن
فرهنگ لغت هوشیار

زنگی

زنگی
سیاه پوست، زنگ، زنوج، برای مِثال چو شب گشت چون روی زنگی سیاه / نه خورشید پیدا نه تابنده ماه (فردوسی۴ - ۳۰۲۹)
زنگی
فرهنگ فارسی عمید