معنی توفیدن تصویر توفیدن توفیدنتوفیدَن غریدن، داد و فریاد کردن، جنبیدن، برای مثال ز آواز گردان بتوفید کوه / زمین شد ز نعل ستوران ستوه (فردوسی - ۱/۸۱ حاشیه)غریدن، داد و فریاد کردن، جنبیدن، برای مِثال ز آواز گردان بتوفید کوه / زمین شد ز نعل ستوران ستوه (فردوسی - ۱/۸۱ حاشیه) فرهنگ فارسی عمید