پذیرفتکار پذیرفتکار قبول کننده پذیرفتار، فرمانبردار مطاوع، مقر معترف خستو، سردار ریش سفید قوم زعیم فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفتگار پذیرفتگار قبول کننده پذیرفتار، فرمانبردار مطاوع، مقر معترف خستو، سردار ریش سفید قوم زعیم فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفتگار پذیرفتگار متعهد. قبول کننده. پذرفتار. پذیرفتار، فرمانبردار. (برهان). مطاوع، مقرّ. معترف، سردار و ریش سفید قوم. (برهان). زعیم لغت نامه دهخدا
پذیرفتار پذیرفتار تاوان دار ضامن متعهد کفیل پایندان پذرفتار، سردار ریش سفید قوم زعیم فرهنگ لغت هوشیار