معنی بوالطمع - فرهنگ فارسی عمید
معنی بوالطمع
- بوالطمع
- صاحب طمع، کسی که طمع بسیار دارد
تصویر بوالطمع
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بوالطمع
ابوالطمع
- ابوالطمع
- خداوند طمع بسیار. طمّاع. خام طمع. آزمند
لغت نامه دهخدا
بالطبع
- بالطبع
- مُرَکَّب اَز: ب + ال + طبع، طبعاً. از روی طبیعت. (ناظم الاطباء)، طبیعهً. و رجوع به طبع شود
لغت نامه دهخدا
بوالیع
- بوالیع
- جَمعِ واژۀ بالوعه، بمعنی چاه سرتنگ و دست شوئی. (منتهی الارب). جَمعِ واژۀ بالوعه. (ناظم الاطباء). رجوع به بالوعه شود
لغت نامه دهخدا