جدول جو
جدول جو

معنی بدنهاد

بدنهاد
بدسرشت، بدبنیاد، بدطینت، نانجیب
تصویری از بدنهاد
تصویر بدنهاد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بدنهاد

بدنهاد

بدنهاد
بدگهر و بدسرشت. (آنندراج). خائن و نمک بحرام و مفسد. (ناظم الاطباء) ، نشیمن و قرارگاه و آرام جای باز و شاهین و امثال آن. (برهان قاطع). نشیمن و آرامگاه باز و شاهین و جز آن. (ناظم الاطباء). پدواز. (یادداشت مؤلف). بتواز. (آنندراج). و رجوع به پدواز و بتواز شود
لغت نامه دهخدا

بدنژاد

بدنژاد
بداصل، بدگوهر، فرومایه، آنکه نژاد اصیل نداشته باشد
بدنژاد
فرهنگ فارسی عمید

برنهاد

برنهاد
مُرَکَّب اَز: پیشوند بر + نهاد، بر قاعده و قانون. قانون. (ناظم الاطباء)،
لغت نامه دهخدا

بدنهادی

بدنهادی
خیانت و نمک بحرامی و افساد و دشمنی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا