جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آیات

آیات

آیات
جمع آیه، نشانه ها، علامت ها، آیه های قرآن، متشابه آیاتی از قرآن که مقصود از آن ها کاملاً روشن نیست و قابل تأویل است، محکمه آیاتی از قرآن که مقصود آن ها روشن است و قابل تأویل نیست
نمازِ آیات: نمازی که هنگام خسوف و کسوف و حوادث خاصی خوانده میشود
آیات
فرهنگ فارسی معین

آیات

آیات
جَمعِ واژۀ آیه، نشانها، علامتها، هر یک از فقرات و جم-ل ق-رآن که سوره از آنها مرکب است، معجزات: و باظهار آیات مثال داد، (کلیله و دمنه)، و آن را به آیات و اخبار وابیات و اشعار مؤکد گردانیده شود، (کلیله و دمنه)، و شرایط سخن رانی در تضمین امثال و تلفیق آیات ... تقدیم نموده آید، (کلیله و دمنه)، و در آیات براعت و معجزات صناعت که این کتاب بر اظهار بعضی از آن مشتمل است تأملی بسزا رود شناخته گردد، (کلیله و دمنه)،
این طبیبان نوآموزند خود
که بدین آیاتشان حاجت بود
کاملان از دور نامت بشنوند
تا بقعر تار و پودت درروند،
مولوی،
محکوم باد ملک ترا تا اساس دین
زآیات محکمات و احادیث محکم است،
سلمان ساوجی،
- نماز آیات، نمازی که گاه خسوف و کسوف و زلزله و امثال آن مسلمانان را واجب باشد، و رجوع به آیت شود
لغت نامه دهخدا

آلات

آلات
جمع آله، ابزارها آلات تغذیه: گوارنده ها آلات تناسلی: زهار آلات تنفسی: دمگرها، جمع آلت. افزارها ابزارها ادوات اسباب. یا آلات تغذیه. مجموع عضوهایی که در کار تغذیه بکاراست. یاآلات تناسل. عضوهایی در حیوان از نر و ماده که سبب تولید مثل و نتاج است. یا آلات تنفس. اندامها از حنجره و ریه غیره که در حیوان وسیله تنفس است. یاآلات حیات. آنچه از اعضا و غیر آن که برای ادامه زندگانی لازم است یاآلات جارحه. افزارهای طبیعی و غیر آن از چنگال و دندان و شمشیر و کارد و غیره که برای جراحت وارد آوردن بکار رود. یاآلات دفاع. آنچه از اعضای طبیعی و ادوات مصنوع که برای راندن دشمن دارند. یاآلات ذو الاوتار. الاوتار. یاآلات النفخ. یاآلات رصدی (رصدیه)، ابزارهای علم هیاء ت که بکار رصد کواکب رود. یاآلات شکم. آنچه در اندرون شکم باشد حشو. یا آلات صوت. عضوهای بدن حیوان که آواز از آنها خیزد چون: شش گلو کام زبان لب و غیره. یا آلات لهو. ابزار نواختن موسیقی و باختن قمار و مانند آن. یا آلات موسیقی. وسایل و اسبابی که از تحریک آنها نغمات تولید شود و آن آلات در موسیقی ایرانی بر سه قسم و بقولی بر چهار قسم است: حلوق انسانی، آلات ذوات النفخ، آلات ذوات الاوتار، کاسات طاسات و الواح. در موسیقی امروزی حلوق انسانی (موسیقی صوتی) را در مقابل (موسیقی اسبابی) قرار دهند و آنرا جزو (آلات موسیقی) بحساب نمیاورند، گاه بجای علامت جمع برای نشان دادن انواع یک جنس بکار رود: آهن آلات بلور آلات ترشی آلات شیشه آلات. ج آلت، ابزارها، ادوات
فرهنگ لغت هوشیار