جدول جو
جدول جو

معنی افروختگی

افروختگی
حالت افروخته بودن، درگرفتگی آتش
تصویری از افروختگی
تصویر افروختگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با افروختگی

افروختگی

افروختگی
اشتعال. (زمخشری). احتراق. اشتعال. درگرفتگی آتش. (ناظم الاطباء). روشنی. (یادداشت دهخدا) :
گرچه همه کوکبی بتاب است
افروختگی در آفتاب است.
نظامی
لغت نامه دهخدا

افروختنی

افروختنی
سوختنی. قابل افروختن. روشن شدنی:
ای سوختۀ سوختۀ سوختنی
ای آتش دوزخ از تو افروختنی.
(منسوب بخیام)
لغت نامه دهخدا

افراختگی

افراختگی
حاصل مصدر افراختن. رجوع به افراختن شود
لغت نامه دهخدا