جدول جو
جدول جو

معنی ادای دین

ادای دین
پس دادن دینی که بر عهدۀ شخص است
تصویری از ادای دین
تصویر ادای دین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ادای دین

خدای بین

خدای بین
خدابین. آنکه خدای بین است. آنکه در امور توجه بخدای دارد. دیندار. آنکه بیک چشم زدن غافل از خدای نباشد. مقابل خودبین:
وآن کس کو نیست خویشتن بین
معصوم خدای بین شمارش.
خاقانی.
نظر خدای بینان ز سر هوا نباشد
سفر نیازمندان ز سر خطا نباشد.
سعدی (طیبات).
- امثال:
هیچ خودبین خدای بین نبود. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خدای دان

خدای دان
خدادان. خدای شناس. عارف. پیرو احکام خدا. (یادداشت بخط مؤلف) :
اگر خدای پرستی تو خلق را مپرست
خدای دانی خلق خدای را مآزار.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا