جدول جو
جدول جو

معنی ناپدیدار

ناپدیدار
ناپدید، ناپیدا، پوشیده و پنهان
تصویری از ناپدیدار
تصویر ناپدیدار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ناپدیدار

ناپدیدار

ناپدیدار
ناآشکارا مخفی: اوهست پدیددرهمه کار وان هرسه دراوست ناپدیدار. (نظامی)، نامعلوم نامشخص: همان ره بگنجینه دشوار بود طریق شدن ناپدیداربود. (نظامی)، پوشیده مستور
فرهنگ لغت هوشیار

ناپدیدار

ناپدیدار
نامعلوم. غیرقابل تشخیص. نامعین. مبهم و غیر واضح:
همان ره به گنجینه دشواربود
طریق شدن ناپدیدار بود.
نظامی.
پایان فراق ناپدیدار
و امید نمیرسد به پایان.
سعدی.
، نهفته. مضمر. مستتر. پوشیده. مخفی. غیربارز:
او هست پدید در همه کار
و آن هر سه در اوست ناپدیدار.
نظامی
لغت نامه دهخدا