کشتی راندن کشتی راندن راندن و رهبر کردن کشتی هدایت سفینه: (اشک چشم من کی آرد در حساب آنکه کشتی راند بر خون قتیل)، (حافظ) توضیح: این بیت در حافظ مصحح قزوینی نیامده است فرهنگ لغت هوشیار
کشتی راندن کشتی راندن بردن کشتی در دریا. راندن کشتی: به آب دیده کشتی چند رانم وصالت را به یاری چند خوانم. نظامی لغت نامه دهخدا