جدول جو
جدول جو

معنی غیه کشیدن

غیه کشیدن
بانگ برآوردن، فریاد بلند کشیدن
تصویری از غیه کشیدن
تصویر غیه کشیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غیه کشیدن

غیه کشیدن

غیه کشیدن
در تداول عوام، صوتی خاص از گلو بیرون کردن، مانند آواز اکراد و الوار در اول حمله به دشمن، و مانند آواز زنان در عروسی. آواز درآوردن زنان برای استمداد. رجوع به غیو و غیه شود
لغت نامه دهخدا

قیه کشیدن

قیه کشیدن
پارسی است جیغ کشیدن غیه کشیدن جیغ کشیدنبه هنگام جشن مانند عروسی (مخصوصا از طرف زنان)
فرهنگ لغت هوشیار

قیه کشیدن

قیه کشیدن
آوازی خاص که در جشن های عروسی و غیره کشند و بیشتر اکراد و الوار و روستائیان. (یادداشت مؤلف). جیغ کشیدن بهنگام جشن (مانند عروسی، مخصوصاً از طرف زنان). (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

راه کشیدن

راه کشیدن
ساختن راه، بنا کردن راه میان شهرها و آبادیها اعم از راه آهن و شوسه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار

تیر کشیدن

تیر کشیدن
درد گرفتن اعضای بدن چنانکه گویی سوزنی درآن فرو میکنند
تیر کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار