جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با غضنفر

غضنفر

غضنفر
ابن جعفر حسینی. او قصیدۀ بردۀ میمیۀ بوصیری (متوفی به سال 694 هجری قمری) را به فارسی شرح کرده است، و این شرح به سال 920 انجام یافته است. آغاز آن چنین است: ’موزون ترین کلامی که ارکان بیت المعمور الخ’. رجوع به کشف الظنون چ استانبول ج 2 ستون 1335 شود
در تاریخ شاهی آمده: وی یکی ازکوکهای میرزا (میرزا عسکری) و برادر قاسم حسین بود. و در همین کتاب داستانی از او نقل شده است. رجوع به تاریخ شاهی تاریخ سلاطین افاغنه (ص 145 و 146) شود
لغت نامه دهخدا

غضفر

غضفر
مرد درشت اندام درشت خوی. (منتهی الارب) (آنندراج). الجافی الغلیظ، کالغَضَنفَر. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

غنفر

غنفر
نام جد حسن بن بشر بن اسماعیل بن غدق بن حبتربن غنفر غنفری. رجوع به غنفری شود. (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 180)
لغت نامه دهخدا