معنی غر غر کردن غر غر کردن سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غر و لند کردن، ژکیدن، رکیدن، زکیدن، لند لند کردن، لندیدن، دندیدن، دندش تصویر غر غر کردن فرهنگ فارسی عمید