جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سبک دوش

سبکدوش

سبکدوش
آنکه هیچ بار با خود نداشته باشد. (آنندراج). خفیف الحاذ
لغت نامه دهخدا

سبز پوش

سبز پوش
کسی که جامه سبز در بر کند، اهل ماتم سوگوار، درخت پر برگ، زاهد، فرشته. یا سبز پوشان بهشت حوران بهشتی. یا سبز پوشان فلک. فرشتگان
فرهنگ لغت هوشیار

سبک دست

سبک دست
تند کار، چابک دست کسی که در کارهایی که با دست میکند مهارت دارد چابکدستی، آنکه در امور سرعت و جلدی بکار برد تند کار، ماهر، تر دست، آنکه بی جهت بر روی دیگری دست دراز کند و او را بزند، آنکه هر کاری کند نا میمون و نا مبارک باشد کسی که دستش سبک باشد
فرهنگ لغت هوشیار

سبک روح

سبک روح
بی تکلف، بی تکبر، چست و چالاک
خوشحال، شاد، خَندان، خنده کننده، درحال خندیدن، خَندَندِه، شِکُفتِه، خَندِه ناک، خَندِه رو، ضَحوک، ضاحِک، مُنبَسِط، خَندناک، خَنداخَند
سبک روح
فرهنگ فارسی عمید

سبک دست

سبک دست
کسی که کاری را با تندی و چالاکی انجام بدهد، چابک دست، تند دست، تندکار، کسی که در کارهایی که با دست انجام می دهند چست وچابک باشد، کسی که بی سبب به روی دیگری دست دراز کند و او را کتک بزند، کسی که دست مبارک و خوش یمن دارد
سبک دست
فرهنگ فارسی عمید