جدول جو
جدول جو

معنی خلل پذیر

خلل پذیر
قابل اختلال و تباهی، خراب شدنی
تصویری از خلل پذیر
تصویر خلل پذیر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خلل پذیر

خلل پذیر

خلل پذیر
هرچیزی که قابل اختلال و تباهی و آشفتگی بود. (ناظم الاطباء). آنچه خلل می پذیرد:
هرکه در کار سخت گیر شود
نظم کارش خلل پذیر شود.
نظامی.
عنایتی که ترا بود اگر مبدل شد
خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست.
سعدی.
خلل پذیر بود هر بنا که می بینی
مگر بنای محبت که خالی از خلل است.
حافظ
لغت نامه دهخدا

فعل پذیر

فعل پذیر
پویه پذیر پویایی پذیر آنچه قبول فعلیت کند و از قوه بفعل در آید
فعل پذیر
فرهنگ لغت هوشیار