به معنی خشک آمار است که مرض استسقاء باشد. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) ، تتبع و استقصا و تفحص و تجسس و استفسار حساب و استیفاء. (برهان قاطع) : از فراوانی که خشکامار کرد زان نهانی مر مرا بیدار کرد. رودکی. ، جهد کردن. الحاح کردن. اصرار نمودن. (یادداشت بخط مؤلف)
پسته، بادام، قیسی خشک، فندق، گردو، کشمش، برگه هلو و زردآلو و بعبارت دیگر میوه های خشک از قبیل میوه های فوق و آلو و آلوچه و آلبالو و زردآلو و آلوی خشک و انجیر خشک و غیره را گویند، خشکه بار