معنی حشره خوار - فرهنگ فارسی عمید
معنی حشره خوار
- حشره خوار
- هر جانوری که خوراکش حشرات باشد، بعضی از گیاهان که حشرات کوچک را در برگ های خود می گیرند و جذب می کنند
تصویر حشره خوار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با حشره خوار
حشره خوار
- حشره خوار
- جانور که غذای او حشره است مانند شارک (طرقه) و ترند (دم سنجه) و خلد (موشکور) و ژوژ (خارپشت). حشره خوارنده
لغت نامه دهخدا
چشته خوار
- چشته خوار
- کسی که چون یکبار از جانب شخصی بوی کمکی شود یا در خانه، آن شخص از وی پذیرائی بعمل آید همواره توقع تکرار آنرا کند و منتظر تجدید آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
حشره خواران
- حشره خواران
- پستانداران که کف رو هستند و عموما دارای جثه ای کوچک و پوزه ای درازند و بیشتر غذای آنها را حشرات تشکیل میدهند
فرهنگ لغت هوشیار