جدول جو
جدول جو

معنی جگر داشتن

جگر داشتن
کنایه از جرئت داشتن، دلیر بودن
تصویری از جگر داشتن
تصویر جگر داشتن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جگر داشتن

گر داشتن

گر داشتن
جوششی داشتن. جرب داشتن. مبتلا به گَر بودن:
شکم چو بیش خوری بیش خواهد از تو طعام
به خور مخارش ایرا که معده گر دارد.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

اثر داشتن

اثر داشتن
نشانه داشتن علامت داشتن، موء ثر بودن در تاثیر در
اثر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

بار داشتن

بار داشتن
میوه داشتن ثمر داشتن (درخت)، آبستن بودن حامله بودن، درد و رنج داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

زور داشتن

زور داشتن
دارای زور و نیرو بودن، صاحب نفوذ در جامعه و دستگاههای اداری بودن
زور داشتن
فرهنگ لغت هوشیار