معنی جبانت
- جبانت
- کم دل شدن، ترسیدن، کم دلی، ترس
واژههای مرتبط با جبانت
جبانت
- جبانت
- ترسیدن
ابانت
- ابانت
- پیداکردن، آشکار کردن
جباوت
- جباوت
- جمع کردن باج و خراج
جبارت
- جبارت
- اصلاح و نیکو کردن حال کسی
جبایت
- جبایت
- باژ گرفتن باج گرفتن خراج ستدن
جبایت
- جبایت
- جمع کردن باج و خراج، باج و خراج گرفتن
ابانت
- ابانت
- آشکار کردن، واضح ساختن، هویدا ساختن، جدا کردن، پیدا شدن، آشکار شدن
ابانت
- ابانت
- آشکار کردن، واضح ساختن، پیدا شدن، ظهور
جبایت
- جبایت
- مالیات گرفتن، باج و خراج
