نهفته، پنهان، برای مثال درد دل پوشیده بهتر تا جگر پرخون شود / به که با دشمن نمایی حال زار خویش را (سعدی۲ - ۳۱۲)، درپرده، دربر شده پوشیده داشتن: پنهان داشتن، پنهان کردن، نهفتننهفته، پنهان، برای مِثال درد دل پوشیده بهتر تا جگر پرخون شود / به که با دشمن نمایی حال زار خویش را (سعدی۲ - ۳۱۲)، درپرده، دربر شده پوشیده داشتن: پنهان داشتن، پنهان کردن، نهفتن