جدول جو
جدول جو

معنی اوفاریقون

اوفاریقون
هوفاریقون، گیاهی با ساقۀ کوتاه، برگ های سرخ و گل های زرد یا سفید چتری شبیه گل شبت، که تخم های آن در غلاف دراز قرار دارد. در طب قدیم جهت رفع تنگی نفس، سل و درد سینه به کار می رفته، علف چای
تصویری از اوفاریقون
تصویر اوفاریقون
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اوفاریقون

اوفاریقون

اوفاریقون
یونانی تازی شده هزار چشم از گیاهان هوفاریقون
اوفاریقون
فرهنگ لغت هوشیار

هوفاریقون

هوفاریقون
گیاهی با ساقۀ کوتاه، برگ های سرخ و گل های زرد یا سفید چتری شبیه گل شبت، که تخم های آن در غلاف دراز قرار دارد. در طب قدیم جهت رفع تنگی نفس، سل و درد سینه به کار می رفته، علف چای
هوفاریقون
فرهنگ فارسی عمید

هوفاریقون

هوفاریقون
یونانی تازی گشته هزار چشم از گیاهان هزار چشم یونانی تازی شده هزار چشم از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار

هوفاریقون

هوفاریقون
به لغت رومی نام دوایی است که آن را دارمی رومی گویند و آن حبی باشد سرخ به رنگ سماق بغدادی و به عربی رمان الانهار خوانند. عرق النسا را نافع است و بول وحیض را براند و آن را هیوفاریقون هم میگویند. (آنندراج) (برهان). هزارچشم. و رجوع به مفردات ضریر انطاکی و تحفۀ حکیم مؤمن و گیاه شناسی گل گلاب ص 204 شود
لغت نامه دهخدا

موفاریقون

موفاریقون
نوعی رستنی که ثمرش در طعم و رنگ به فلفل ماند و در شکل به عدس، (نزهه القلوب)
لغت نامه دهخدا

افاریقون

افاریقون
دبق است و ماذریون را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه). رازی گوید: معدن او در بلاد روم است و ابومعاذ گوید: تخم زیتون دشتی است و صیادنه حکم کرده اند بر آنکه زیتون دشتی را تخمی نیست و این دالّست بر آنکه نوعی از نبات دشتی را بزیتون تعریف کرده اند و تخم او را به افاریقون بازخوانده و دمشقی گوید: مازریون را قاریقون گویند. (ترجمه صیدنه)
لغت نامه دهخدا

هیوفاریقون

هیوفاریقون
هوفاریقون. رمان الانهار. اندروسامن. رجوع به هوفاریقون شود
لغت نامه دهخدا

اباریقون

اباریقون
لاتینی بج از گیاهان درختچه ایست جزو گیاهان پیوسته گلبرگ از تیره زغال اخته ها دارای میوه ای قرمز و کوچک قاتل ابیه بج
فرهنگ لغت هوشیار