محل انبار. جایی که در آن انبارهایی ساخته باشند: این دیه در قدیم انبارستان بوده است زیرا که انبارهای عجم بدین دیه بوده است. (تاریخ قم ص 64) ، مشرک. (فرهنگ فارسی معین)
دهی جزء دهستان سربندپایین بخش سربند شهرستان اراک که در 42 هزارگزی جنوب باختری آستانه و 42 هزارگزی راه مالرو عمومی واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 594 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه. محصولش غلات، بنشن، پنبه، انگور و قلمستان. شغل اهالی زراعت، گله داری و بافتن قالیچه و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
درختستان چنار. (ناظم الاطباء). باغستان چنار. چنارزار. جای کاشتن و روییدن چنار بسیار. مَدلَبَه. (منتهی الارب) : و باید که زمینی مفرد جهت چنارستان معین کنند و شاخ آن درهم نشانند. (از فلاحتنامه). رجوع به چنار و چنارزار شود