معنی نخکله نخکله گردویی که پوست سخت داشته باشد، برای مثال گرچه سختی چو نخلکه مغزت / جمله بیرون کنم به چاره گری (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۹۰) تصویر نخکله فرهنگ فارسی عمید