موالفت موالفت الفت، انس، خوگیری، سازش، سازگاری، همدلی، موانست، دوستی، همدمی، الفت گرفتن، انس گرفتن، خوگرفتنمتضاد: ناسازگاری فرهنگ واژه مترادف متضاد
مخالفت مخالفت ناسازگاری کردن، ستیزه کردن، دشمنی کردن، در موسیقی گوشۀ اوج دستگاه های سه گاه و چهارگاه فرهنگ فارسی عمید
موالات موالات با کسی دوستی و پیوستگی داشتن، پی در پی کردن کاری را، دوستی، پیوستگی: (... و بدین تحفظ و تیقظ اعتقاد من در موالات تو صافی تر گشت) (کلیله. مصحح مینوی. 32) فرهنگ لغت هوشیار
موالفه موالفه خو گری خو گیری منسوب به مال نهائی مقابل حالی: رنجهای بی نهایت مالی بر شماتت اعدا حالی برگزیدم. خوگر شدن خوگری خوگر شدن روان بندگان یاران فرهنگ لغت هوشیار