استخوان پشت دابۀ دریائی است یا آن باخه ای است که از آن دست برنجن و شانه ها سازند، و عامه عاج را دندان فیل گویند، (منتهی الارب)، لیث گوید: تنها دندان فیل را عاج گویند، (اقرب الموارد)، عاج از جمله متاعهای عمده تجارت صور، وتخت سلیمان از عاج بود و در بناء خانه ها و اسباب و اثاث البیت مستعمل بود، و بعضی را گمان چنان است که مقصود از قصرهای عاج که در کتاب مزامیر مسطور است ظرفی چوبی است که به هیئت قصر از عاج تشکیل یافته یا با عاج مرصع گشته بود که از برای محافظت عطریات میساختند، و دور نیست که مقصود از قصری باشد که بیشتر اسبابهایش از عاج باشد، (قاموس کتاب مقدس) : بامدادان که صبح زرین عاج کرسی از زر نهاد و تخت از عاج، نظامی، - تخت عاج، تختی که در آن عاج بکار رفته باشد: ببوسیدم این پایۀ تخت عاج دلم گشت روشن بدین فر و تاج، فردوسی، چو کاوس را دید بر تخت عاج ز یاقوت رخشنده بر سرش تاج، فردوسی، یکی تخت عاج و یکی تخت چغ یکی جای شاه و یکی جای مغ، اسدی
اگر کسی درخواب بیند که عاج در صندوق داشت. دلیل که خویشان و نزدیکان او از یکی از کسان پادشاه زن خواهد. اگر بیند که دوات عاج داشت، دلیل که پادشاه کنیزکی به وی بخشد که از وی عز و جاه یابد و هر چند که عاج را در خواب سفیدتر بیند، دلیل است که مال او بیشتر باشد - جابر مغربی دیدن عاج در خواب، دلیل مال بود از پادشاه. اگر در خواب بیند که عاج داشت، دلیل است از پادشاه منفعت بیند. اگر که عاج از وی ضایع شد، دلیل است که مالش تلف گردد. محمد بن سیرین