جدول جو
جدول جو

معنی شکیش

شکیش
جوالی که از بوریا تهیه می شود، جوال، کیسۀ بزرگ و ستبری از نخ ضخیم یا پارچۀ خشن که برای حمل بار بر پشت چهارپایان بارکش می اندازند، تاچه، بارجامه، گوال، گاله، غنج، ایزغنج، غرار، غراره، جوالق
تصویری از شکیش
تصویر شکیش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شکیش

شکیش

شکیش
جوالی باشد که از دوخ سازند و آن گیاهی است که از آن حصیر بافند. (از برهان) (آنندراج). جوالی که از دوخ کنند. (لغت فرس اسدی) (فرهنگ اوبهی) :
دوگوشش بود مانند دو نعلین
دهانش چون شکیشی پر ز سرگین.
منجیک
لغت نامه دهخدا

شخیش

شخیش
مرغکی است خوش آواز. توضیح در لغت فرس (ص 226) و فرهنگهای دیگر معنی آمده با شاهد ذیل: گرگ را کی رسد ملامت شاه ک باز را کی بود نهیب شخیش ک ولی هویت آن معلوم نشد
فرهنگ لغت هوشیار