شفادارو شفادارو پادزهر و داروی شفا. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از انجمن آرا) (از برهان). پازهر. فادزهر. نوشدارو. (یادداشت مؤلف). پادزهر. (فرهنگ جهانگیری) : نهد در بیخ دندان ثعابین سم و در سر شفا داروی نوشین. نزاری قهستانی (از جهانگیری) لغت نامه دهخدا
وفاداری وفاداری دردوستی زناشویی یا خدمت بمردم صادق و صمیمی بودن: (دل منه بر دنیی و اسباب او زانکه از وی کسی وفاداری ندید) (حافظ) فرهنگ لغت هوشیار