جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شش لو

شش لو

شش لو
مرکب از ’شش’ فارسی و ’لو’ی پسوند نسبت ترکی. در اصطلاح قمار ورقی که دارای شش خال است. ورق بازی که شش خال دارد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

شش سو

شش سو
شش جهت، شش سو، شش طرف شامل چپ، راست، پیش، پس، بالا و پایین
شش سو
فرهنگ فارسی عمید

شش لول

شش لول
قسمی تپانچه دارای شش لولۀ گردان و به هر یک تیری. آلتی آچلان. طپانچه. رِوُلوِر1. حاجت. (یادداشت مؤلف). سلاح آتشی کوچک دستی که جای شش فشنگ دارد
لغت نامه دهخدا