جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شش روزن

شش روزن

شش روزن
دنیا (به اعتبار شش جهت)، حیوان (باعتبار سوراخهای گوش و دهان و بینی و پس و پیش)، شش سیاره
فرهنگ لغت هوشیار

شش روزه

شش روزه
منسوب به شش روز. در عرض شش روز، عبارت از عالم که از عرش تا فرش در شش روز ساخته شده است. (آنندراج) (غیاث اللغات) :
قبلۀ نه چرخ به کویت در است
عنبر شش روزه به مویت در است.
نظامی
لغت نامه دهخدا

شش روز

شش روز
ایام آفرینش عالم: کما قال اﷲ تعالی: الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام. (قرآن 4/57). (غیاث اللغات) (از آنندراج). اشاره به شش روزی است که آفرینش عالم در آن شش روز شد. (برهان) :
خاقان اکبر آنکه دو عید است در سه بعد
شش روز و پنج وقت ز چار اصل گوهرش.
خاقانی.
یک دو شد از سه حرفش چار اصل و پنج شعبه
شش روز و هفت اختر نه قصر و هشت منظر.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

شش جوان

شش جوان
دهی از دهستان گرجی بخش داران شهرستان فریدن. آب آن از چشمه و رودخانه است. سکنۀ آن 1008 تن و محصول آنجا غلات و حبوب و پشم و روغن و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی و راه آن اتومبیل رو است. در حدود 8 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا