جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شاه بال

شاه بالا

شاه بالا
جوانی هم سن و هم قد داماد که شب عروسی دوش بدوش داماد حرکت میکند ساق دوش
فرهنگ لغت هوشیار

شاه بالا

شاه بالا
جوانی هم بالا و همسال داماد که شب عروسی دوش به دوش داماد حرکت می کند، ساق دوش
فرهنگ فارسی عمید

شاه باز

شاه باز
نوعی پرندۀ شکاری از تیرۀ باز با منقار و چنگال های قوی و پرهای زرد، خرمایی یا سفید که آن را برای شکار کردن پرندگان تربیت می کنند، باز سفید و بزرگ
فرهنگ فارسی عمید

شاه بالا

شاه بالا
مأخوذ از شاه بمعنی داماد و بالا بمعنی همدوش، (از فرهنگ نظام)، بمعنی همدوش است و به ترکی ساقدوش خوانند و آن شخصی باشد که بقدو بالا و سن و سال موافق باشد با قد و بالا و سن و سال کسی که او را داماد میکنند و او را نیز مانند داماد آراسته کرده همراه داماد بخانه عروس برند، (برهان قاطع)، شه بالا، شه باله، (برهان قاطع)، کسی که بقد و بالای داماد باشد، (انجمن آرا) (آنندراج) :
در شادی خضرخان والا
شادی خان است شاه بالا،
امیرخسرو (از فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا

شاه باش

شاه باش
شاباش در تداول عامه، سکه یا نقل که بر سر داماد و عروس نثار کنند، (از یادداشت مؤلف)، رجوع به باش شود
لغت نامه دهخدا

شاه باد

شاه باد
باد شدید، باد سخت وزنده، طوفان:
چو طوفان کند شاه باد نهیبش
شود دفتر نه فلک جمله ابتر،
محمدقلی (از بهار عجم)
داماد شاه، (ناظم الاطباء)، اما جای دیگر دیده نشد، و محتمل است که تصحیف شدۀ شاه داماد باشد
لغت نامه دهخدا

شاه خال

شاه خال
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن، دارای 780 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن برنج و ابریشم و چای است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا