گدا و گدائی کننده. (برهان) (شرفنامۀ منیری) (رشیدی). گدا و دریوزه گر. (جهانگیری) (استینگاس) (ناظم الاطباء) : چه خیزد ز اول ملکی که در پیش دم آخر بود ساسی و بی سامان چه ساسانی چه سامانی. سنائی. خاک پاشان دیگرند و بادپیمایان دگر کی توان مر ساسیان را تخم ساسان داشتن. سنائی. همه ساسی نهاد و مفلس طبع باز در سر فضول ساسانی. سنائی. پس مردمان زبان به عیب این ساسان (ساسان بن بهمن نشر کردن و دنأت همت او را شرح دادن دراز کردند... والی یومنا هذا هر فرومایه را که عیب و سرزنش کنند ساسی خوانند، و گدایان را ساسی و ساسانی گویند. (تاریخ بیهق ص 42). - ساسی سرای، گداخانه. رجوع به ساسی سرای شود. - ساسی نهاد، گداطبع. فرومایه. رجوع به ساسی نهاد شود
گدائی، (شرفنامۀ منیری) (برهان) (استینگاس) (ناظم الاطباء)، گدائی کردن، (برهان) (شعوری از فرهنگ میرزا)، به این معنی اساسی ندارد و شاهدی نیز دیده نشد، فرهنگ نویسان ’ساس’ را بمعنی گدا گرفته و با افزودن ’ی’ حاصل مصدر این کلمه را به این معنی نقل کرده اند
ساموئل استزاد سیلوستردو، ادیب فرانسوی از مردم پاریس (1801- 1879 میلادی) و پسر سیلوستردوساسی خاورشناس نامی است، وی کتابداری کتاب خانه شخصی مازارن و عضویت فرهنگستان فرانسه و مجلس سنای آن کشور را داشت و کتابهای چندی از او بیادگار است لوئی ایزاک لومستر دو، از نویسندگان و حکمای کلامی (1613- 1684 میلادی) فرانسه، از پیروان ژانسینوس و مترجم تورات است ابوالمعالی بن ابی الرضا بن بدر ساسی از مردم ساس واسط و از محدثان است، (معجم البلدان یاقوت) ابراهیم بن محمد ساسی وراق، از لغویان و نحویان قدیم است، (فهرست ابن ندیم) در اصطلاح رجالی لقب رحیله بن ثعلبه است، (ریحانه الادب)