حلقه و زنجیری از طلا یا نقره یا چیز دیگر که زنان به مچ دست خود می بندند، دست برنجن، النگو، برنجن، ورنجن، اورنجن، آورنجن، دست برنجن، سوار، یاره، یارج، دستیاره، دستینه، دو حلقۀ فلزی متصل به هم که با آن هر دو دست شخص تبهکار را به هم می بندند، نوعی رقص که چند تن دست به دست یکدیگر می دهند و با هم می رقصند، برای مثال به هر برزن آوای خنیاگران / به هر گوشه ای دستبند سران (اسدی - ۲۱۷)حلقه و زنجیری از طلا یا نقره یا چیز دیگر که زنان به مچ دست خود می بندند، دست برنجن، النگو، بَرَنجَن، وَرَنجَن، اَورَنجَن، آوَرَنجَن، دَست بَرَنجَن، سِوار، یاره، یارَج، دَستیاره، دَستینه، دو حلقۀ فلزی متصل به هم که با آن هر دو دست شخص تبهکار را به هم می بندند، نوعی رقص که چند تن دست به دست یکدیگر می دهند و با هم می رقصند، برای مِثال به هر برزن آوای خنیاگران / به هر گوشه ای دستبند سران (اسدی - ۲۱۷)