دست باف دست باف پارچه ای که با دست بافند، آنچه که با دست انجام دهند دست ورز، نساجی که پارچه را با دست بافد فرهنگ لغت هوشیار
دست باز دست باز گشاده دست، باسخاوت، بخشنده، کسی که هرچه دارد خرج کند یا به دیگران ببخشد، دست ودل باز فرهنگ فارسی عمید
دست ساز دست ساز آنچه با دست ساخته و پرداخته شده باشد، برای مِثال هر مائده ای که دست ساز فلک است / یا بی نمک است یا سراسر نمک است (خاقانی - ۷۰۴) فرهنگ فارسی عمید