جدول جو
جدول جو

معنی درفشی کردن

درفشی کردن
کنایه از به خوبی یا بدی شهرت پیدا کردن، برای مثال به گفتار کرسیوز بدنهان / درفشی مکن خویشتن در جهان (فردوسی - ۲/۳۵۴)
تصویری از درفشی کردن
تصویر درفشی کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با درفشی کردن

سرکشی کردن

سرکشی کردن
کنایه از گردن کشی کردن، نافرمانی کردن، به کاری رسیدگی کردن، محلی را بازرسی کردن
سرکشی کردن
فرهنگ فارسی عمید