معنی خوش ذوق
خوش ذوق
خوش قریحه، خوش طبع، خوش سلیقه
تصویر خوش ذوق
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوش ذوق
خوش ذوق
خوش ذوق
خوش سلیقه، خوش قریحه (شاعر) نیکو طبع
فرهنگ لغت هوشیار
خوش ذوق
خوش ذوق
آنکه ذوق نیکو دارد. خوش سلیقه
لغت نامه دهخدا
خوش ذوقی
خوش ذوقی
حالت و چگونگی خوش ذوق. نیکوذوقی. خوش سلیقگی
لغت نامه دهخدا
خوش قول
خوش قول
کسیکه به قول و وعده خود عمل کند
فرهنگ لغت هوشیار
خوش خوش
خوش خوش
رفته رفته، آهسته آهسته
فرهنگ لغت هوشیار
خوش خلق
خوش خلق
ساویز دشاک
فرهنگ لغت هوشیار
خوش خلق
خوش خلق
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید
خوش قول
خوش قول
کسی که به قول و وعدۀ خود عمل می کند
فرهنگ فارسی عمید
خوش پوش
خوش پوش
ویژگی کسی که لباس خوب و خوش دوخت می پوشد
فرهنگ فارسی عمید